Saturday, November 10, 2007

مفهوم ازدواج از نگاه نویسنده بلاگ

ازدواج، پذیرفتن تعهدی برای آغاز یک زندگی تازه و بودن در کنار کس دیگری، است که هر یک از دو نفر را ملزم می دارد در این زندگی تازه همانگونه که به خواسته های خود توجه می کنند خواسته های طرف مقابل را که به بودن با او احساس امنیت و آرامش میکنند، در نظر بگیرند و در این زندگی تازه ی دو نفری، هر یک از این دو نفر، میخواهد به خواسته های شخصی خود در عرصه اجتماعی، با پشتیبانی نفر دیگر این زندگی تازه، برسد. این زندگی تازه که بنیان آن را دو نفر تشکیل میدهند اگر بدون عشق متقابل این دو به یکدیگر باشد، بی مفهوم و بی محتوا است و خیلی زود در گذر زمان محو می شود و آن دو نفر دیگر هیچ احساس مسؤولیت و تعهدی نسبت به آن (زندگی مشترک) ندارند. در واقع زندگی مشترک زندگیی است که هر یک از دو بنیانگذاران آن باید این واقعیت و حقیقت را در نظر داشته باشند که این یک زندگی است در کالبد دو عاشق که بودن هر دوی آنها این زندگی را معنا می بخشد و بدون بودن نفر دوم و یا علاقه متقابل، این زندگی هیچ معنا و مفهومی ندارد.

Thursday, November 1, 2007

برابری شهادت دو زن در دادگاه با شهادت یک مرد؟

امروزه زنان ایرانی مشاغل یا کارهایی مانند وکالت، مهندسی، نمایندگی پارلمان، پزشکی جراحی، مدیریت یک اداره (سازمان یا شرکت مهندسی یا ...)، را انجام می دهند.
وکالت، مهندسی، وزیر بودن، نمایندگی پارلمان، پزشک جراح بودن، مدیریت یک اداره، اختراع کردن، شرکت در المپیادهای جهانی علمی، توانایی تشخیص بالاتری لازم دارد یا شهادت دادن در دادگاه؟
آن هم در زمانیکه دختران ایرانی در جایگاه مخترع، عضو المپیادهای علمی جهانی و رتبه های بالای کنکور قرار دارند.


اگر پیشامدی رخ دهد و زنی مانند خانم شیرین عبادی با سابقه ای که در وکالت و قضاوت دارد، اگر بخواهد برای شهادت دادن در دادگاه حاضر شود شهادت او به تنهایی مورد قبول نیست اما یک پیرمرد بیسوادی که در دفتر خانم عبادی جارو میکشد می تواند به تنهایی شهادت دهد و مورد قبول دادگاه است.


آیا این برابری و عدالت است؟

مادران نه ماه دوران بارداری را تحمل می کنند، درد زایمان را تحمل می کنند و دست کم کودک را تا سن دو سالگی به طور کامل مراقبت می کنند درحالیکه در بسیاری از مناطق ایران مادران حتی اختیار اظهارنظر درباره تعیین نام فرزند خود را ندارند.
(حتماً هم میدانید که بسیاری از مادران حتی به هنگام زایمان جانشان را از دست می دهند ویا پس از زایمان ممکن است دچار آسیبهای جسمی قرار بگیرند.) آن هم در حالیکه زنان ایرانی، جدا از مادر بودن زنانی هستند که برخی از حقوق فردی و اساسی آنان، حقوق شخصی مردان قلمداد می شود و به نوعی زن را مستحق داشتن سرپرست و قیم می داند اما برای مرد هیچ سرپرست ویا قیم پیش بینی نشده است.

آیا هر زنی بدون اجازه شوهرش میتواند پاسپورت بگیرد؟ آیا هر زنی جانش برابر با جان یک مرد است؟ آیا زنان میتوانند بدون اجازه هیچ مردی به مسافرت بروند و ازدواج کنند و طلاق بگیرند؟

آیا این برابری و عدالت است؟