Thursday, September 24, 2009

ارزش زندگی كردن

اگر به دری بزرگ رسیدی كه قفلی بزرگ بر آن نصب شده بود، هرگز هراس نكن! چون اگر قرار بود قفل آن در باز نشود، به جای آن دیوار می ساختند.

Friday, September 18, 2009

آریایی نژاد



Poem is by Ferdowsi.

Persian:
در این خاک زرخیر ایران زمین
نبودند جز مردمی پاک دین
چو مهر و وفا بود خود کیششان
گنه بود آزار کس پیششان
همه بنده ناب یزدان پاک
همه دل پر از مهر این آب و خاک
پدر در پدر آریایی نژاد
ز پشت فریدون نیکو نهاد
کجا رفت آن دانش و هوش ما؟
که شد مهر میهن فراموش ما.
نبود این چنین کشور و دین ما.
کجا رفت آیین دیرین ما؟
گرانمایه بود آنکه بودی دبیر
گرامی بدانکس که بودی دلیر
به یزدان که ما گر خرد داشتیم
کجا این سرانجام بد داشتیم؟
نه دشمن در این بوم و بر لانه داشت
نه بیگانه جایی در این خانه داشت
از آن روز دشمن به ما چیره گشت
که ما را روان و خرد تیره گشت
از آن روز این خانه ویرانه شد
که نان آورش مرد بیگانه شد
چو ناکس به ده کدخدایی کند
کشاورز باید گدایی کند
اگر مایه ی زندگی بندگی است
دو صد بار مردن به از زندگی است
بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم
برون سر از این بار ننگ آوریم



English:

(Part 1)
At the gold maker soil of Iran Zamin (Iran The Land)
There were no one but puritanical people.

When the friendship and troth were their culture,
For them, Harassing others was sin.

All of them were follower of the clean pure god.
They had heart full of love and troth to this land.

Father by father was Aryan.
They were descendant of Fereydoun the good institution.

Where were our knowledge and our intelligence lost?
That we forgot our love to our homeland.

Our country and religion were not such this.
Where was our longstanding rituals lost?

The wise person was valuable.
Those who were brave, had value.

Swear to God that If we had wisdom,
Where this had ultimately bad?


(Part 2)

No enemy would nest in this country.
No stranger had house in this place.

Since that day the enemy overcame us,
That we separated and wisdom faded.

Since that day this house became ruins,
That foreign men became its earners.

If ignoble person rules the village,
The Farmer has to be begging.

If the the form of life is slavery,
About two hundred die is better than life.

Come to strive and fight.
[Come to] Bring head out of this dishonor.

If the the form of life is slavery,
About two hundred die is better than life.

Come to strive and fight.
[Come to] Bring head out of this dishonor.

Wednesday, September 16, 2009

آرزو دارم ایران من، سرزمین رنگ ها، شادی ها و لبخند ها باشد

نوشته امیرفرشاد ابراهیمی

آیا دوست دارید ایران مقصد اول توریست های جهان بشه و خیابون های شهرامون مملو از توریست های کشورهای مختلف باشه؟
- آیا دوست دارید که تنها با داشتن پاسپورت ایرانی و بدون نیاز به ویزا بتوانید به بیش از 140 کشور جهان مسافرت کنید؟
- آیا دوست دارید وقتی به یک کشور خارجی مسافرت می کنید، به خاطر ایرانی بودن شما بیشترین احترام از طرف مردم و مسئولین آن کشور به شما گذاشته بشه؟
- آیا دوست دارید میلیونها ایرانی که در طی 30 سال گذشته از ایران مهاجرت کردند همگی برگردند و تجربیات مدرن خویش را در خدمت آبادانی ایران به کار گیرند؟
- آیا دوست دارید اگر یک ایرانی در کشور دیگری مورد اذیت و آزار قرار گرفت، دولت ایران سفت و سخت پای شهروندش بایسته و ازش دفاع کنه؟
- آیا دوست دارید از تهران تا فرودگاه “جان اف کندی” در نیویورک آمریکا خط مستقیم پرواز هوایی وجود داشته باشه؟
- آیا دوست دارید که روزی برسه که بازی های المپیک توی ایران برگذار بشه؟
- آیا دوست دارید روزی برسه که دانشجویان کشورهای خارجی برای تحصیلات در دانشگاه های ممتاز کشورمون بیان ایران؟
- آیا دوست دارید که در ایران كلیه منازل به صورت رایگان به خطوط اینترنت پرسرعت (1 مگابیت بر ثانیه) مجهز بشه؟
- آیا دوست دارید که با سرعت 20 مگابیت وصل بشین به اینترنت پر سرعت و بدون فیلتر اون هم با کمترین هزینه؟!
- آیا دوست دارید سواحل دریایی ایران جزو زیباترین ساحلهای دنیا باشه؟
- آیا دوست دارید که توی تموم خیابون های ایران مسیرهای مخصوص عبور دوچرخه وجود داشته باشه؟
- آیا دوست دارید که همه شهرهای ایران خطوط مترو داشته باشند؟
- آیا دوست دارید شبکه حمل و نقل ریلی سریع السیر در سراسر ایران وجود داشته باشه؟
- آیا دوست دارید خیابون های مهم شهرهامون همه سنگ فرش باشه؟
- آیا دوست دارید هر از چندگاهی کارناوال های موسیقی و شادی در شهرهای مختلف برپا بشه؟
- آیا دوست دارید کسی دیگه آب دهان و بینی اش را در خیابان ها پرت نکنه؟
- آیا دوست دارید که در خیابانهای شهرهای ما مطلقا آشغال و پلاستیک پاره و ته سیگار پیدا نشه؟
- آیا دوست دارید که راننده ها توی خیابون بی خودی بوق نزنند و به حقوق همدیگه تجاوز نکنند؟
- آیا دوست دارید که در ایران هیچ حیوانی (نظیر گوسفند، بز، گاو، شتر، مرغ، خروس و غیره) در خیابان ها و خانه ها به بهانه های مذهبی و غیر مذهبی سر بریده نشه و قانون سفت و سختی برای جلوگیری از این عمل ترویج دهنده خشونت اعمال بشه؟
- آیا دوست دارید خیابون های شهرهامون پر از کبوترها و پرندگان زیبای دیگری باشه که روی دست انسانها غدا می خورند؟
- آیا دوست دارید لباس های با رنگ مشکی و تیره برچیده بشه و به جاش ایرانی ها لباس های شاد با رنگ های دلپذیر بپوشند؟
- آیا دوست دارید که استادان بزرگ موسیقی ایران، کنسرت های بزرگ 100 هزار نفری موسیقی در جای جای ایران برگذار کنند؟
- آیا دوست دارید گروه های موسیقی و تئاتر روز دنیا بیان تو ایران برای اجرای کنسرت یا نمایش؟
- آیا دوست دارید که با نامزدتون توی خیابون بدون هیچ واهمه و ترسی دست توی دست یکدیگر قدم بزنید؟
- آیا دوست دارید که سربازی اجباری نباشه و امور نظامی یک امر حرفه ای و تخصصی باشه و نه برای همه؟
- آیا دوست دارید مجازات های اعدام و سنگسار و قطع دست و پا و … در ایران برای همیشه به زباله دانی تاریخ سپرده بشه؟
- آیا دوست دارید روزی برسه که دیگه هیچ کس خودکشی نکنه؟
- آیا دوست دارید روزی بیاد که هیچ دختر ایرونی از ترس خانواده یا جامعه خودسوزی نکنه؟
- آیا دوست دارید که دیگه هیچ هواپیمایی تو ایران سقوط نکنه؟
- آیا دوست دارید به خاطر وجود اتوبان های چند بانده بزرگ در فواصل بین همه شهرها، تلفات سوانح جاده ای در ایران به صفر برسه؟
- آیا دوست دارید که کسی مادام العمر بر کشور ما حکومت نکنه؟
- آیا دوست دارید یک روز برسه که رئیس جمهور ایران یک بانوی فرهیخته ایرانی باشه؟
- آیا دوست دارید روزی بیاد که اگر رئیس جمهور کشورمون چرندیات و مزخرف گفت خیلی ساده بتونیم محاکمه اش بکنیم و بندازیمش زندان تا آب خنک بخوره و از اونجا دنیا را مدیریت کنه؟!
- آیا دوست دارید رئیس جمهور کشور ما شیک ترین لباس ها را بر تن کنه، بهترین غذاها را بخوره، گرانترین اتومبیل ها را سوار بشه … ولی در عوضش دروغ نگه، حرف بی ربط نزنه، جلوی دوربین دست توی بینی نکنه و زیپ شلوارش را بالا نکشه، و نرخ تورم و بیکاری را تک رقمی نگه داره؟
- آیا دوست دارید برای حل مشکلاتمون لازم نباشه نامه بنویسیم و پشت سر ماشین رئیس جمهور بدوییم و گرد و خاک بخوریم؟
- آیا دوست دارید در ایران فقط یک مصلحت وجود داشته باشه و اون هم تنها مصلحت منافع مردم باشه؟
- آیا دوست دارید توی ایران به غیر از پلیس، تنها یک نیروی نظامی مسلح باشه و اون هم ارتش ملی تخصصی باشه که توی سیاست هم مطلقا حق دخالت نداشته باشه؟
- آیا دوست دارید بیشترین حقوق و مزایای دریافتی از طرف دولت به رفتگران، كارگران، معلمان، پزشکان و استادان دانشگاه پرداخت بشه؟
- آیا دوست دارید که در ایران هیچ قومی بر قوم دیگر، هیچ مذهبی بر مذهب دیگر و هیچ انسانی بر انسان دیگر برتری نداشته باشه و تمامی انسانهایی كه در ایران زندگی می كنند دارای حقوق اجتماعی و سیاسی برابر باشند؟
اگر این چیزها را دوست داری باید با من همراه بشی عزیز.
اینها رویاهای من هست. من دوست دارم توی یک چنین ایرانی زندگی کنم و از زندگیم لذت ببرم و از اینکه ایرانی هستم به خودم افتخار کنم. مطمئنم تو هم مثل من دوست داری توی چنین ایرانی زندگی کنی و نفس بکشی. اگر دقت کنی می بینی که اینها همه حق من و تو بوده و امروزه چپاولگران به اسم دین و مذهب و هزار ثواب و ناثواب دیگه خوردن و دریدنش. اما نگران نباش!
حالا یک فرصت پیش اومده که میشه حق خورده شده را پس گرفت. اگر دوست داری تو یک ایرانی زندگی کنی که از زندگیت لذت ببری و روز به روز آسایش بیشتری داشته باشی باید هزینه بدی. به لطف جانفشانی ایرانیان شجاع طی 3 ماه گذشته، در این لحظه که این مطالب را می خوانی، این هزینه برای تو خیلی کاهش پیدا کرده و به هزینه سوار شدن به یک تاکسی یا اتوبوس در روز جمعه 27 شهریور 88 کاهش پیدا کرده. آره منظورم آمدن و حضور پیدا کردن در راهپیمایی بسیار بزرگ روز قدس هست که امسال به روز ایران تبدیل شده.
قدس هم مخفف «قیام دلاوران سبز» هست و اسم رمز بازپس گیری سرزمین به غارت رفتمون ایرانه. توی این روز باید مثل من بیایی وسط و بلند فریاد بزنی و بگی این مملکت صاحب داره و صاحبش ما هستیم. کشورمونو باید پس بگیریم تا بعدش با هم بتونیم در یک عملیات شبکه ای گسترده دست به دست هم بدیم و با سرعت هر چه تمام تر مطابق با استانداردهای روز دنیا بسازیمش. راهپیمایی روز ایران (قدس سابق) میتونه همه این رویاها و آرزوها را به واقعیت تبدیل کنه اگر و فقط اگر میلیونی باشیم تا حساب کار دست اون 200 نفر صاحب کلکسیون قدرت فعلی در بالا بیاد. همون 200 نفری که تمام رویاهای من و تو را به همراه رایمون خوردن. همون 200 نفری که 70 میلیون نفر را گروگان گرفتند.
تصمیم با خودته. میتونی باز تلویزیون را روشن کنی و همش این کانال اون کانال کنی و فحش بدی! یا نه بنشینی پای بهترین فیلم ها و موزیک ویدئوها و از زندگی در قرن بیست و یکم لذت ببری!
حرف دیگری ندارم. فقط یادت باشه فرصت ها ممکنه هر 30 سال یکبار پیش بیاد!
اگر وجدان تو هم از جنایات اخیر حکومت مطلقه ولی فقیه مثل من به درد اومده و می خواهی سهمی در پیروزی و رسیدن به آزادی و آبادانی داشته باشی تا زندگی ما هر دو تن غرق در شکوفه شود، زحمت بکش تا دیر نشده این متن را برای 100 نفر ایمیل کن و به 10 نفر از دوستانت هم حضوری بگو و اونها را به این راهپیمایی عظیم دعوت کن و در جمعه 27 شهریور ماه با خودت همراه کن عزیز.
به امید آزادی






اگر مایه ی زندگی بندگی است
دو صد بار مردن به از زندگی است
بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم
برون سر از این بار ننگ آوریم
فردوسی


Tuesday, September 15, 2009

خبر مهم - میرحسین هم روز قدس می‌آید


یک منبع نزدیک به میرحسین موسوی به «موج سبز آزادی» خبر داد که او گفته است در راهپیمایی روز قدس حاضر خواهد شد و با مردم سبز در اعتراض به خشونت‌طلبان و سرکوب‌گران همراهی خواهد کرد.

به گفته‌ی این منبع موثق، به احتمال زیاد میرحسین به زودی بیانیه‌ای را نیز با موضوع دعوت از مردم برای شرکت در راهپیمایی روز قدس منتشر خواهد کرد.

منبع: موج سبز آزادی

Saturday, September 12, 2009

یادی از مرغ سحر


مرغ سحر ناله سر کن
داغ مرا تازه تر کن
ز آه شرر بار این قفس را
بر شکن و زیر و زبر کن
بلبل پر بسته ز کنج قفس در آ
نغمه آزادی نوع بشر سرا
وز نفسی عرصه این خاک توده را
پر شرر کن
ظلم ظالم جور صیاد
آشیانم داده بر باد
ای خدا ای فلک ای طبیعت
شام تاریک ما را سحر کن
نو بهار است گل به بار است
ابر چشمم ژاله بار است
این قفس چون دلم تنگ و تار است
شعله فکن در قفس ای آه آتشین
دست طبیعت گل عمر مرا مچین
جانب عاشق نگه ای تازه گل از این بیشتر کن بیشتر کن بیشتر کن
مرغ بیدل شرح هجران مختصر مختصر کن


(روانشاد ملک الشعرای بهار)


Wednesday, September 9, 2009

جمعه «روز ايران سبز» است

نوشته بابک داد
[جمعه «روز ایران سبز» است. اگر «سبزپوش» نرویم دستگیری كروبی، موسوی و خاتمی حتمی است.جمعه سرنوشت ایران رقم می خورد!] / بازداشت آقایان بهشتی و الویری و پلمپ دفتر آقای كروبی، زمینه چینی برای بازداشت سران جنبش است. اما كودتاچیان این كار را به «نتیجه روز قدس» احاله داده اند. فردای روزی كه مردم در خانه بمانند و «سبزپوش» به راهپیمایی نروند! بعید است مردم به ستوه آمده ما؛ با خانه نشینی و تنها گذاشتن سران جنبش سبز، یك عمر سلطه كودتاچیان را بر خود «پیش خرید» كنند. منتها باید «سبزپوش» برویم تا نتوانند حضور میلیونی ما را مثل انتخابات ٢٢ خرداد به اسم نظام «مصادره» نمایند. رنگ سبز قدرت ملی ما را به رخ كودتاچیان و رهبرشان می كشاند.اما اگر دستگیری سران اصلاحات قبل از روز قدس انجام شود، نباید منتظر جمعه نشست. هر كجا بودیم باید اعتصاب عمومی كنیم و دست از كار بكشیم. این قرار میرحسین موسوی با ملت بود كه بعد از كودتا و سركوبهای خونین ملت گفت و نوشت:«بازداشتم كردند، اعتصاب سراسری كنید.» آن سخن را وقتی گفت كه چندین روز از بازداشت برادر همسرش می گذشت ولی او و همسرش حتی خبری از نزدیك شدن خطر دستگیری به مهندس موسوی و خانواده اش ندادند. حالا اما خطر بازداشت هر سه آقایان جدی است . بدون اینكه در دام اقدامات تحریكی كودتاچیان بیفتیم و «شورشهای كور» انجام دهیم، فقط سر كارمان نرویم. پس «كلمه رمز» فرمان اعتصاب سراسری و تحصن عمومی؛ «شنیدن خبر» دستگیری آنهاست.جمعه «روز ایران» است نه روز قدس و ما برای اعتراض به غصب ایران و وحشیگری نظامیان متجاوز به ملت ایران «با رنگ سبز» به خیابانها میرویم تا نكبت و «سیاهی» روسیاه شود.