Wednesday, March 31, 2010

ندا و مردان صاحب / ستاره سجادی

روز شنبه ۳۰ خرداد کشته شدن ندا توسط نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی ایران و فیلم آن نه تنها ایرانی‌‌ها بلکه همهٔ دنیا را مبهوت و غم زده کرد. و اما این شروع داستان است.

در کشوری که پدرسالاری تا گوشت و استخوان آدم‌ها دویده است ناگهان زنی‌ سمبل یک جنبش میشود. اتفاقی‌ که به این گستردگی هیچ وقت در تاریخ ایران نبوده است. و البته این "پدرسالاری" تا به امروز تلاش خود را کرده است که این اتفاق آن طور که او می‌خواهد باشد و آن را برای خود تصاحب کند.

در روز کشته شدن ندا اولین اطلاعاتی که از او به دست می آید از حضور مردی میانسال با موهای بلند خبر میدهد که در فیلم هم دیده میشود. شایعات از شوهر یا پدر بودن آن مرد می‌گویند. گویی جامعه نمی‌خواهد حضور آن زن را به تنهایی‌ بپذیرد. بالاخره مردی هم باید حضور داشته باشد.پس از چندی مشخص میشود که آن مرد معلم موسیقی ندا بوده است. دیگر کم کم کسی‌ از آن مرد حرفی‌ نمی زند. آخر معلم موسیقی‌ آن مقامی نیست که "پدرسالاری" را ارضا کند. مدتی‌ بعد شخصی‌ به اسم آرش حجازی پیدا میشود. او مرد دکتری است که در صحنهٔ کشته شدن ندا در فیلم دیده میشود. او سعی‌ خود را کرده است که ندا را نجات دهد. آرش حجازی بعد از رفتن به انگلستان و مصاحبه با بی‌‌بی‌سی هرچند جزئیات به قتل رسیدن ندا توسط نیروهای سرکوب را روشن می‌کند ولی‌ تمام توجه‌ها را به خود معطوف میسازد. بله! مرد دیگری پیدا شده است. مردی که خود، خواسته یا ناخواسته با ماجرای ندا گره می‌‌خورد. از چشمان "معصوم" ندا می‌گوید. از حضور "معصوم" ندا در آن روز. ندا با آنکه در تظاهرات اعتراضی کشته شده است نباید و نمی‌تواند یک مبارز باشد بلکه باید معصوم باشد. آخر او یک زن است. تمام رسانه‌های ایرانی‌ و غیر ایرانی‌ بر تنها موضوعی که بیش از هر چیز دست میگذارند چشمان و نگاه معصوم او در آخرین لحظه است. کسی‌ از مبارز بودن او نمی‌گوید. کسی‌ علاقه ای ندارد که بفهمد ندا چطور آدمی‌ بود است. سیاسی بود است یا نه. برای چه به خیابان آماده است؟ نه! هیچ کدام اینها برای ما جالب نیستند. چیزی که جالب است دختری "بی‌ گناه و معصوم" است که کشته شده است. او مثل مردان کشته شده قهرمان یا مبارز نیست، بلکه سمبل زنی‌ "بی‌ گناه" است.

همهٔ این جال ‌و جنجال‌ها کمی‌ آرام می‌گیرد تا نوبت به نامزد یا دوست پسر ندا می‌رسد. او در ایران دستگیر میشود و بعد از آزادی از ایران فرار می‌کند. خیل مصاحبه‌ها شروع میشوند.

نامزد ندا سوژهٔ اصلی‌ و مورد اعتماد "پدرسالاری" است. بالاخره مردی که صاحبی در خور باشد پیدا شده است. حالا دیگر همه چیز در دست اوست. او صاحب ندا بوده است. حالا او به نمایندگی‌ از ندای کشته شده که سمبلی‌ "بی‌ گناه" از جنبش مردم است و در نتیجه به نمایندگی‌ از جنبش حرف میزند و مصاحبه می‌کند. او حتی به اسرائیل میرود تا پیام صلح را به آنجا ببرد و با سیستمداران یکی‌ از خشن‌ترین دولت‌های دنیا دیدار می‌کند. ماجرا وقتی‌ جالب میشود که عکس العمل آدم‌ها به این واقعه نه تنها نقد این دیدار و نقد این صاحب مسلکی و نمایندگی است بلکه بحث راجع به این موضوع است که آیا کاسپین ماکان نامزد واقعی ندا بوده است؟!!! گویی اگر نامزد واقعی او بوده است صاحبی در خور است که حق این صاحب بودن و نمایندگی‌ را دارد و اگر نبوده است ندارد.

حدودا نه ماه از کشته شدن ندا می‌گذرد و هنوز ندا در سایه ای از مردان صاحب مانده است. انگار این جامعه هنوز طاقت و تحمل سمبل شدن و مهم شدن یک زن را به عنوان یک فرد ندارد. زنان هنوز هم حتی وقتی‌ که به خیابان می‌آیند نمیتوانند به طور مستقل مبارز باشند. حتا وقتی‌ که کشته میشوند و تبدیل به یک سمبل میشوند.


Friday, March 26, 2010

Happy Zarathustra's Birthday!

Today is Zarathustra's Birthday.

Zarathustra was the prophet who invited people to worship Ahura Mazda as the unique god and creator of world, life, wisdom and goodness.

Zarathustra was born with smile. Zarathustra invited people to live in peace and happiness instead of war and sadness.

Happy Zarathustra's Birthday!


Friday, March 19, 2010

مردم حاضر نیستند برای سرنگونی حکومت ۲۰۰ هزار قربانی دهند

شیرین عبادی در مصاحبه با فیگارو

ژرژ مالبرونو

شیرین عبادی، وکیل و برنده جایزه صلح نوبل، طی یک نشست مطبوعاتی در پرس کلاب پاریس که به دلیل چاپ کتاب جدید وی به نام قفس طلایی برگزار شد، به سؤالات تعدادی از روزنامه نگاران پاسخ گفته است. این مخالف حکومت تهران که مدتی است از کشورش خارج شده بیشتر خواستار اصلاحات است تا انقلاب. او به تحریم ها و مجازات هایی اشاره می کند که صرفاً باید علیه سران و دولتمردان حکومت اعمال شوند، نه مردم ایران.

او همچنین نسبت به عملکرد شرکت یوتل ست فرانسه، که نسبت به پارازیت های حکومت روی برنامه های بی بی سی فارسی و صدای امریکا واکنشی درخوری نشان نداده، اعتراض کرد.

۹ ماه پس از آغاز اعتراضات مردمی به تقلب گسترده در انتخابات، اکنون جنبش اعتراضی مردم در چه وضعیتی است؟

نارضایتی مردم همچنان روبه افزایش است. آتش همچنان برافروخته است. دولت خیلی از خیابان ها می ترسد و نمونه اش هم سخنان اخیر رهبر انقلاب علی خامنه ای است که چهارشنبه سوری را به بهانه اینکه به دوران قبل از اسلام برمی گردد ممنوع دانست. احمدی نژاد نیز اکنون از وجهه خوبی در ایران برخوردار نیست. شرکت های شل و توتال هم از بازار نفتی ایران خارج شده اند و سه شرکتی که به ایران بنزین می فروختند، فعالیت های خود را متوقف کرده اند. اگر این وضعیت همین طور ادامه پیدا کند، ایران به یک کشور فقیر تبدیل می شود.

نظر شما در مورد تحریم هایی که غرب قصد دارد علیه ایران اعمال کند چیست؟

نباید غرب به تحریم های اقتصادی رأی بدهد، زیرا این گونه تحریم ها تنها مردم را هدف قرار می دهد. باید به تحریم های سیاسی رأی داد. اولین گام این است که ویزا برای دولتمردان و فرماندهان نظامی جمهوری اسلامی که قصد مسافرت به اروپا را دارند صادر نشود؛ حتی آنهایی که به بهانه های فرهنگی قصد سفر دارند؛ به عنوان مثال اخیراً یک ارکستر شامل بیش از ۱۰۰ نوازنده که زیر نظر وزارت ارشاد اسلامی فعالیت می کند به اروپا آمده بود و این درحالی است که وزارت ارشاد خود سانسورکننده هنرمندان است.

من بسیار متأسفم که برخی از کشورهای اروپایی که وانمود می کنند مدافع حقوق بشرند، چشمان خود را بسته اند و شرکت هایشان با ایران قرارداد امضاء می کنند. آنگلا مرکل یکی از رهبران اروپایی است که بیشترین انتقاد را از جمهوری اسلامی می کند؛ با این حال، آلمان در سال ۲۰۰۹ قراردادهای خود را با جمهوری اسلامی چندین برابر کرده. آقای مشایی، مرد همه کاره احمدی نژاد، درحال حاضر برای عقد قراردادهای جدید در آلمان است. و حتی مقامات فرانسوی هم با شرکت یوتل ست به همین منوال عمل می کنند.

طی سال های اخیر بی بی سی و صدای امریکا برنامه های خبری خود را ازطریق شرکت یوتل ست و ماهواره هات برد پخش کرده اند و همان طور که می دانید این دو شبکه در ایران بینندگان بسیاری دارند. ولی همین شرکت یوتل ست برنامه های صدا و سیمای جمهوری اسلامی را نیز در خارج پخش می کند، درحالی که دولت از زمان انتخابات ماه ژوئن در برنامه های بی بی سی و صدای امریکا پارازیت ایجاد کرده. شرکت یوتل ست می توانست به عنوان معامله به مثل به دولت جمهوری اسلامی بگوید که این پارازیت ها را متوقف کند. ولی این شرکت چه کار کرد؟ بی بی سی فارسی و صدای امریکا را از هات برد خارج کرد و به جای اینکه حکومت ایران تنبیه شود، مردم ایران تنبیه شدند. به چه دلیلی؟ پول.

شما زمانی که این مسأله را به برنار کوشنر گفتید، او چه گفت؟

او گفت که شرکت یوتل ست یک شرکت خصوصی است، ولی با این حال این نکته را به آنان گوشزد خواهیم کرد.

جنبش معترضان خواهان تغییر حکومت است یا صرفاً گشایش همین حکومت به سوی دموکراسی بیشتر؟

این جنبش مسالمت آمیز از جریان های ایدئولوژیکی متفاوتی تشکیل شده. برخی خواهان یک دولت لائیک هستند، برخی دیگر معتقدند که هنوز می توان اصلاحاتی در جمهوری اسلامی انجام داد. این موضع من است: من معتقدم که این حکومت هنوز می تواند اصلاحات داشته باشد، ولی اصلاحات یک پروسه طولانی است. مردم ایران آمادگی وقوع یک انقلاب دیگر را ندارند. مردم حاضر نیستند بهای سنگین سرنگونی حکومت را که می تواند تا ۲۰۰ هزار قربانی باشد بپردازند. زیرا حکومت حاضر است با تجمعات مردمی به شدیدترین شکل برخورد کند و آن را به خون و خون ریزی بکشاند.

راه حلی که من به عنوان یک مدافع حقوق بشر ارائه می دهم، راه حلی است که موجب می شود کم ترین خون ریخته شود. شاید به نفع مردم باشد که ابتدا اصلاحاتی روی قانون اساسی صورت بگیرد تا سپس به سوی دموکراسی پیش برویم. مطمئناً من یک حکومت غیرمذهبی را ترجیح می دهم، ولی درحال حاضر باید واقع بین باشیم. اغلب در غرب گفته می شود که بدون خونریزی نمی توان به جمهوری دست یافت، ولی مردم ایران خواهان چنین رویکردی نیستند.

پیامدهای حمله نظامی به تأسیسات هسته ای ایران چه خواهد بود؟

اگر اسراییل یا هر کشور دیگری ایران را بمباران کند، خاورمیانه به آتش و خون کشیده خواهد شد. به همین دلیل با چنین اقدامی مخالفم.


منبع